جمعه، 31 فروردین 1403
  
  • 1399/12/06
یادداشت

دکتر سیف الرضا شهابی

عضو هیات مدیره نظام پزشکی بابل

چالش‌های پیش روی «بایدن» در خاورمیانه

دقیقا مشخص نیست منطقه خاورمیانه در درجه چندم اهمیت در دستگاه دیپلماسی آمریکا در دوران ریاست جمهوری «جو بایدن»  قرار دارد و آیا چین یا روسیه از خاورمیانه جلوتر هستند، یا بعد از خاورمیانه قرار می‌گیرند؛ ولی آنچه که مشخص است خاورمیانه به خاطر اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک و ژئواکونومیکی که برخوردار است و بازیگران آشکار و پنهان متعددی که دارد، دارای اهمیت ویژه‌‌ای خواهد بود.
 در میان چالش‌های پیش روی دستگاه دیپلماسی بایدن در این منطقه حساس و با اهمیت،  در حال حاضر موضوع هسته‌‌ای ایران در قالب «برجام» از مهم‌ترین آن‌ها است. در  بازه زمانی که بایدن معاون اوباما بود برجام  منعقد شد و ترامپ آن را کنار گذاشت و اکنون روی میز بایدن قرار دارد. احتمالا تیم تازه کاخ سفید نمی‌خواهند برجام را، که بازمانده دوره معاونت بایدن است و ترامپ دشمن قسم خورده اوباما و بایدن با آن مخالف بود، کنار بگذارند و در عین حال حاضر نیستند از تحریم‌های حداکثری زمان ترامپ که بدنامی‌اش برای رئیس جمهوری قبلی باقی مانده و می‌تواند عامل فشاری بر تهران برای کسب امتیازاتی بیشتر باشد، به سادگی عبور کنند. بر این اساس تیم بایدن با کندی حرکت می‌کند و نباید غافل بود که دو کشور نزدیک به آمریکا، یعنی عربستان و اسرائیل، در هماهنگی غیرعلنی با یکدیگر و بهره‌گیری از لابی‌هایی که در واشنگتن دارند، با تحرک بایدن به‌سوی تحکیم برجام مخالفت می‌کنند و از روزی که ریاست جمهوری بایدن تثبیت شد، انواع حرکات تخریبی را برای سنگ‌اندازی انجام دادند. خاورمیانه به برجام و ایران محدود نمی‌شود، بایدن در این منطقه با زخمی کهنه به قدمت چند دهه با موضوعیت مناقشه فلسطینی‌ها و اسرائیل مواجه است. با این‌که اسرائیل شریک استراتژیک ایالات متحده است و واشنگتن خود را متعهد به حمایت از اسرائیل قلمداد می‌کند، در عین حال بایدن، بر خلاف ترامپ، فلسطین را در کنار رینگ قرار نمی‌دهد، زیرا برقراری مجدد تعدادی از  امتیازات قطع شده دوران ترامپ موید این موضوع است. بایدن در پی آن است تا راه حلی برای برقراری دو دولت در سرزمین‌های اشغالی پیدا کند و این را می‌داند که با حضور یک راستگرای افراطی در مقام نخست‌وزیری اسرائیل، حل مناقشه فلسطین -اسرائیل ناممکن یا با ضریب امکان پایین است، از این‌رو منتظر می‌ماند تا نتیجه انتخابات پارلمان اسرائیل در ماه مارس مشخص شود. از دیگر سو، حکومت عربستان و ترکتازی‌های «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور، که شدیدا مورد حمایت ترامپ بود و به خاطر فروش هنگفت تسلیحات از ناحیه آمریکا به عربستان، ترامپ ماجرای قتل «جمال قاشقجی» را که یک موضوع حقوق بشری است، پیگیری نکرد، از دیگر چالش‌های بایدن است. خبرها حکایت از آن دارد که  تیم بایدن در پی آن هستند پرونده قاشقجی را دو باره فعال کنند.  در ارتباط با عربستان باید توجه داشت که بایدن می‌خواهد به درگیری‌های «یمن» خاتمه دهد و این در حالی است که ریاض یک پای درگیری‌های «یمن» است. اگر چه یمن در محدوده جغرافیایی خاورمیانه قرار ندارد، ولی بند نافش به خاطر حضور و فعالیت مستقیم و غیرمستقیم کشورهایی نظیر عربستان و امارات و ایران به خاورمیانه وصل می‌شود و یکی از اهداف بایدن خاتمه دادن به جنگ یمن است و برای این کار مجبور است از ریاض و ابوظبی، که روابط دیپلماتیک خوبی با واشنگتن دارند، بخواهد از مداخله در امور یمن خودداری کنند تا زمینه برقراری آتش بس فراهم شود؛ درخواستی که با توجه به حضور محمد بن سلمان در عربستان، مشخص نیست قابل اجرا باشد؛ مگر این‌که بایدن برای موفقیت پروژه خاتمه جنگ در یمن، حمایت‌هایش از ریاض را در گرو تغییراتی در راس هرم قدرت در عربستان کند یا از صاحبان قدرت در عربستان قاطعانه بخواهد از مداخله در یمن دست بکشند که در این صورت واشنگتن با چالش جدیدی روبه‌رو می‌شود و آن هم، افزایش نفوذ ایران در یمن و منطقه است که در جای خود چالش جدید در سیاست خارجی آمریکا است و تیم بایدن با یک پارادوکس در یمن روبه‌رو است.