شنبه، 1 اردیبهشت 1403
  
  • 1399/11/18
یادداشت

محمد حسین غیاثی

پزشک و نویسنده

«و آنکه می خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.»

«و آنکه می خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.»
 برتولت برشت
میزان مرگ‌ومیر ایرانیان از ابتدا تا پایان سال جاری به حدود 500 هزار نفر خواهد رسید. یعنی از هر هزار نفر ایرانی 6 نفر. 380 هزار نفر میزان مرگ سالانه و 120 هزار نفر مرگ مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از کرونا است.
اگر شما در شهری زندگی می‌کنید یا در مجموعه‌ای هستید که تعداد مرگ‌ومیرتان کمتر از این ارقام است اول از همه از خودتان ممنون باشید. احتمالا جمعیتی جوان و برخوردار هستید. سپس از دست‌اندرکاران آن شهر یا مجموعه که در خلاف‌آمد عادت توانسته‌اند کارهایی برایتان انجام دهند. احتمالا آنها بهره‌ای از خرد و تعهد و وجدان داشته‌اند و دست آخر، از پزشکان و کادر بهداشت و درمان‌ که در هنگامه‌ی خطر و استیصال مریضی هیچ‌کس جز آنها نمی‌تواند به دادتان برسد.
دستکم دستمزد آنها را درست محاسبه کنید. به وقت پرداخت کنید و اینهمه آنها را در مناسبات مسخره‌ی یک بروکراسی منحط و فاسد، سرگردان نسازید. آنها سربازان خط مقدمند و اگر به زانو درآیند همه بیچاره خواهند شد.
در زمانی که حاکمان و مدیران، برخلاف پروپاگاندای رسانه‌ای‌ و از خودمتشکرشان برای کرونا، خود را در شش لایه حصار محافظتی قرار می‌دهند و حتی جرأت مواجهه با یک انسان سالم دیگر را ندارند در چنان هنگامه‌ای تنها کادر درمان هستند که روزانه با دهها مریض مواجهند و با هر مریضی یکبار از خطر مرگ استقبال می‌کنند.
نظام پزشکی ایران خبر داد که در طول 10 ماه از آغاز همه‌گیری کرونا 3 هزار پزشک از ایران رفته‌اند.
این یک خبر هولناک است که جامعه‌ی ایران سالها بعد صدای فاجعه‌اش را خواهد شنید.
خبر هولناک دوم خالی ماندن کرسی‌های دستیاری طب اورژانس و بیهوشی در پذیرش رزیدنتی امسال دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور است.
برای اینکه درک هم‌سانی با خواننده در میزان هولناکی این اخبار پیدا کنم باید ارجاع‌تان بدهم به نوشته‌ی چندسال پیشم در همینجا.
پزشکان آمریکایی تصمیم گرفتند چند ساعتی کار خود را در هفته کاهش دهند(به گمانم چهار ساعت). این خبر زلزله‌ای در نظام سلامت آمریکا بوجود آورد. وزارت بهداشت آمریکا محاسبه کرد که کاهش این چهار ساعت در مجموع مثل آن است که 4 هزار پزشک از نظام سلامت آن‌ کشور خارج شده‌ باشند و ایضاً محاسبه کردند که این تعداد خروج پزشکان، میزان مرگ و میر آمریکایی‌ها را تا چه حد بالا می‌برد.
در سال 94 یعنی دو سال بعد از روی کار آمدن حسن روحانی، دکتر زالی رییس وقت نظام پزشکی (که اکنون فرمانده مقابله با کرونا در تهران است) اعلام کرد که در آن سال 2 هزار پزشک از ایران مهاجرت کرده‌اند. این سالهای اولی بود که طرح تحول نظام سلامت اجرا شد و من در همینجا هشدار دادم که آن طرح به فاجعه خواهد انجامید که انجامید.
کاش نظام پزشکی ارقام مهاجرت شش سال دیگر را هم اعلام کند اما علی‌القاعده بایستی آمار و ارقام کم‌وبیش حول‌وحوش همین اعداد بچرخد. چه اینکه شرایط کشور و گروههای پزشکی در طول این سالها بدتر شده و بهتر نشده است!
اما هولناکی خبر دوم در این است که طب اورژانس و طب بیهوشی بعد از طب عمومی در خط مقدم مقابله با کرونا قرار دارند. اپیدمی کرونا اولین اپیدمی در نظام سایبرنتیک و فضای شبکه‌ای کنونی است. یعنی نظامی که انسان می‌تواند در نقطه‌ای که ایستاده و در لحظه‌ای که قرار دارد، اگر اراده کند ادراکی قریب به صحت از کل جهان بشری در یک موضوع خاص پیدا کند.
اپیدمی‌های گذشته به مراتب هولناک‌تر بوده‌اند. به عنوان مثال آنفولانزای اسپانیایی فقط در ایران با جمعیتی به مراتب کمتر از الان چند میلیون نفوس را کشته است اما فضای شبکه‌ای در سال 2021چنان می‌تواند اپیدمی را در کلان یک جامعه پژواک دهد که کشتار حدود صد هزار نفر از کرونا به مراتب هراس بیشتری برای جامعه‌ی 80 میلیونی ایران تولید نماید، نسبت به سال 1918 که آنفولانزای اسپانیایی کشتار می‌کرد.
جهان مدرن جهانی مئال‌اندیش، و آینده‌نگر است. لذا در کشورهایی که عاقلان بر سر کارند پزشکانِ کشورهای جهان سوم دعوت به کار نمی‌شوند بلکه برای کار بلعیده می‌شوند. چه اینکه با ازدیاد جمعیت جهان و افزایش ارتباطات بشر و ذات لایتغیرِ اجتماعی بودن انسان، پاندمی‌های بعدی یکی پس از دیگری از راه می‌رسد و کشتار می‌کند و کشوری دست بالا را دارد که برج و باروی محکم‌تری داشته باشد و سربازان بیشتر و ورزیده‌تری را به خدمت گرفته باشد و زاغه‌ی مهماتش پرتر باشد. به قول آن بزرگوار: جنگ است آقا، جنگ است!