شنبه، 1 اردیبهشت 1403
  
  • 1399/08/11
روزنوشت

پيمان سلامتی

استاد پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران

ستاد مقابله با كرونا نياز به اتاق فكر بزرگتری دارد

 

دكتر Saverio Stranges  متخصص پزشكي پيشگيري يكي از دوستان كانادايي من است. 
چند ماه قبل كه آمار مرگ ناشي از كرونا در ايتاليا به بالاترين سطح در جهان رسيد مسئولين آن كشور از وي خواستند كه براي كمك به كشور زادگاهش برود.
در يك اجماع نخبگان آنها موفق شدند كه در طي چند ماه آمار مرگ از بيماري را از 800  به 5 نفر در روز كاهش دهند.

در روزهاي سياهي از تاريخ اين مرز و بوم قرار داريم.
با ورود به كانال مرگهاي كرونايي بيش از 400 نفر در روز در شمار پرتلفات ترين كشورهاي دنيا هستيم.
شوربختانه آنكه به اذعان مسئولين، آمار واقعي چند برابر آمار رسمي است و وضعيت همچنان رو به وخامت است.
چرا به اين نقطه رسيديم؟
آيا مشكلات مالي، تحريمها، نبود تكنولوژيهاي پيشرفته و … ما را در اين باتلاق فرو برد؟
معتقدم گر چه عوامل فوق در تشديد وضعيت جاري نقش غيرقابل انكاري دارند اما يكي از مشكلات اصلي ما ناتواني در استفاده از خرد جمعي است.

 چندي قبل رئيس محترم جمهور با استناد به گزارش وزارت بهداشت گفت:
۲۵ میلیون جمعیت ایرانی از کرونا عبور کرده‌اند و بقیه جمعیت در معرض ابتلا در ماه‌های آینده خواهند بود.
در روزهاي اخير نيز دو تن از اعضاي كليدي كميته علمي ستاد كرونا با اشاره به موضوع ايمني گله اي  (Herd immunity)  عنوان كردند كه هنوز بخش عمده اي از جامعه مستعد به ابتلا هستند.

در طرف مقابل، اخيرا 6400 نفر از متخصصان علوم بهداشتي دنيا بيانيه مهمي در خصوص رد استراتژي ايمني گله اي در بيماري كوويد تحت عنوان  John Snow Memorandumمنتشر كردند.
به عنوان يكي از امضا كنندگان اين نامه بيان داشته ايم كه مدت ايمني ناشي از ابتلا نامعلوم، خطر ابتلاي مجدد كاملا محتمل و با توجه به ريسك ايجاد بيماري طول كشيده (Long COVID)  تبعيت از اين راهبرد  غيرعلمي و اشتباه خطرناكي است كه نه تنها اپيدمي را خاتمه نمي دهد بلكه موجب طغيان هاي مكرر بيماري خواهد شد.
نكاتي كه متعاقبا توسط دبيركل سازمان جهاني بهداشت نيز ابراز شد

با مراجعه به ليست اعضاي محترم كميته علمي ستاد كرونا متوجه مي شويم كه از بيست و چند نفر اعضاي منصوب وزير بهداشت فقط يك نفر از حوزه بهداشت حضور داشته و ساير افراد عمدتا از اساتيد فرهيخته باليني كشور هستند كه رسالت اصلي آنها تشخيص و درمان بيماران و نه برنامه ريزي براي مديريت بيماري در سطح جامعه است.
آيا بي اعتنايي ستاد كرونا به رويكرد پيشگيري محور و نه درمان محور در نه ماه گذشته كه در يادداشت قبلي ام در همين كانال تلگرامي برضرورت آن اشاره كردم و توجه اعضاي كميته به راهبرد منسوخ ايمني گله اي كه در سخنان رئيس جمهور نيز به آن اشاره شده است از همين جا ريشه نمي گيرد؟

در حاليكه خوشبختانه در حال حاضر كشور از وجود صد ها نفر از اعضاي هيئت علمي برجسته  پزشكي اجتماعي، اپيدميولوژي و بهداشت بهره مي برد جاي تامل است كه چرا از ظرفيتهاي اين عزيزان استفاده نمي شود؟
علاوه بر اينها شخصا اساتيد مبرز بازنشسته در حوزه هاي مرتبط و بسياري از پژوهشگران ايراني مقيم خارج از كشور را مي شناسم كه حاضرند با جان و دل تجربيات قبلي خود و يا راهكارهاي موفق ساير كشورها را به ما انتقال بدهند.  
همچنين عدم توجه به ساير گروه هاي ذي نفع همچون سازمان نظام پزشكي به عنوان نماينده جامعه پزشكي كشور بخش ديگري از حلقه مفقوده ماجراست.  

از سوي ديگر كرونا به غير از حوزه علوم پزشكي تمام اركان جامعه را تحت تاثير قرار داده و استفاده از ظرفيتهاي كارشناسان ساير حوزه هاي ذي ربط در كميته علمي اجتناب ناپذير است.  
به عنوان مثال در خلال همين روزهاي بحراني شاهد برگزاري انواع تجمعات از كنسرتهاي موسيقي در جزيره كيش تا جشن ولايت امام زمان در مشهد هستيم.
چرا مردم شركت كننده و مسئولين مجوز دهنده به اين گونه مراسم شرايط موجود را درك نمي كنند؟
آيا اين مشكلات نبايد توسط  متخصصان جامعه شناسي، روان شناسي اجتماعي، حقوق و ... آسيب شناسي و چاره انديشي شوند؟

جان كلام آنكه رويكرد كلينيسين سالاري در وزارت بهداشت آن چنان حاكم است كه در مواجهه با يك همه گيري بهداشتي نيز توان استفاده از مغزهاي متفكر خود را ندارد.
به نظر مي رسد كه وقت آن رسيده كه با تجديد نظر در رويكرد خود از پتانسيل فوق العاده اساتيد غير علوم پزشكي، بازنشستگان، ايرانيان خارج از كشور و سازمان نظام پزشكي استفاده نمائيم.

چه خوش گفت بزرگمهر حكيم كه:
همه چيز را  همگان دانند و همگان هنوز از شكم مادر زاده نشده اند.