پنجشنبه، 13 اردیبهشت 1403
  
  • 1399/07/10
روزنوشت

دکتر شیما سام

دانشیار سلامت سالمندی دانشگاه علوم پزشکی بابل

به مناسبت روز جهانی سالمندان

کرونا: آیا وقت آن نیست که نگاهمان را به سن و سالمندی تغییر دهیم؟ 

سالمندی جمعیت یکی از پیچیده ترین پدیده های جوامع امروزی بخصوص در کشورهای توسعه یافته است. سالمندی یک پدیده جهانی است، جمعیت سالمندان تا سال 2050 به 2 میلیارد نفر خواهد رسید. براساس تخمین های موجود تا سال 2050 میلادی 21 درصد جمعیت دنیا بالای 60 سال خواهند شد، یعنی از هر 5 نفر یک سالمند که حدود 80 درصد جمعیت سالمند دنیا در کشورهای در حال توسعه زندگی خواهند کرد. این درحالی است که در اوایل قرن بیستم امید به زندگی در جهان فقط 48 سال بود و تنها 4 درصد از مردم دنیا سن بالای 65 سال داشتند. ایران نیز به عنوان یکی از کشور های در حال توسعه، با کاهش میزان موالید و بهبود وضعیت بهداشتی، به سمت تغییر بافت سنی جمعیتی حرکت می کند به طوریکه محققان تخمین می زنند در سال 2025 میلادی 6/11 درصد و در سال 2050 میلادی 8/30 درصد جمعیت ایران را افراد با سن بیش تر از 60 سال تشکیل خواهند داد.

 افزایش سالمندی به جز مسایل سیاسی که با خود به همراه دارد مواردی نظیر بازنشستگی، افزایش نیازهای درمانی و مالی را نیز به دنبال خواهد داشت. با افزایش جمعیت سالمندی یکی از مسایلی که بهداشت و درمان را به چالش کشیده است کیفیت مراقبت از سالمندان میباشد لذا ضروری بنظر می رسد که خدمات بهداشتی درمانی ارائه شده به جامعه سالمندی تغییرکند تا تبعیض سنی و تبعیض در دریافت مراقبت ریشه کن شده و مراقبتهای بهداشتی مناسب و به دور از تبعیض برایشان فراهم شود.  

مطالعات جهانی بیانگر آنند که بالا بردن سطح آگاهی در زمینه تبعیض سنی - سالمند ستیزی و چگونگی  مقابله با آن در حیطه سلامت و مراقبت های اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نگاه به سالمندی و سالمند ستیزی مفهومی در سالمندی است که امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. برخی از محققین معتقدند که یکی از دلایل بروز سالمند ستیزی عدم درک صحیح افراد از فرایند سالمندی و داشتن نگرش نامطلوب و ناصحیح نسبت به آن می باشد. نگرش نسبت به سالمندی به عنوان یکی از شاخص ترین فاکتورهایی است که بیانگر آن است که ما چگونه سالمند می شویم. در جایی که تمرکز بر جوانی و سلامتی است نگرش منفی شایع تر است. این در حالیست که در بسیاری از کشورها و فرهنگها بخصوص جوامع شرقی افراد سالمند را نظیر گنجی می دانند و آنان را الگو قرار می دهند. از دید بسیاری از آنان سالمندان قادرند مسائلی را که اعضای خانواده شان و در سطح وسیع تر جامعه با آن درگیر است کنترل و مدیریت نمایند. فرایند سالمندی تجربیات مختلفی را برای فرد به همراه دارد. هر فرد از زمان کودکی شروع به یادگیری فرایند سالمندی می کند چه به او آموخته شود چه نشود. نکته مهم این نیست که آنها یاد می گیرند یا خیر، نکته مهم این است که چه یاد می گیرند و چگونه می آموزند. آن چیزی که کودکان در زمینه سالمندی یاد می گیرند ترکیبی از حقایق و اطلاعات غلطی است که از دیگران می آموزند. اغلب این افکار غلط بر پایه خرافات و دیدگاه های کلیشه ای است که بر آگاهی، ارزشها و باورهای نسبت به سالمندی تاثیر می گذارد و منجر به ترس از سالمندی، داشتن نگرش منفی نسبت به سالمندی و نهایتا سالمند ستیزی می گردد که تا زمان سالمندی ادامه دارد به شکلی که اغلب سالمندان خود نیز با دیدگاه سالمندستیزی زندگی می کنند. سالمند ستیزی از عواملی است که افراد را از دیدن نکات مثبت سالمندی و دوراندیشی درباره دوران سالمندی خود باز می دارد ومانع از آن می شود که فرد نسبت به نیازهای دوران سالمندی عکس العمل مثبت نشان دهد که بنوبه خود می تواند زمینه ساز مشکلات زیادی برای سالمند باشد. این نکته ای است که نیاز به تامل بسیار دارد.

 نگرش منفی متخصصان سلامت نسبت به سالمندی منجر به مشکلاتی برای افراد مسن می شود. در واقع به دلیل سالمند ستیزی بیماران مسن در دریافت مراقبت مورد تبعیض واقع شده وخدمات سلامت ومراقبت کمتری نسبت به جوانان دریافت میکنند و در نتیجه نگرش متخصصین مراقبت بهداشتی که با سالمند ستیزی همراه است منجر به عواقب نامطلوب برای بیماران سالمند خواهد شد و تاثیر منفی بر سلامت جسمانی و روانی  سالمندان دارد. این امر کیفیت مراقبت دریافتی سالمند، نوع مراقبت دریافتی، استقلال سالمند، طول مدت بستری و بهبودی آنان را ممکن است تحت تاثیر قرار دهد و سبب شود که متعاقب آن  سالمند احساس ناتوانی کرده و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.

بیایید نگاهی مثبت به سالمندی داشته باشیم. با توجه به افزایش جمعیت سالمندان چه در سطح جامعه و چه در سطوح شغلی ، به نظر می رسد که هر روز اهمیت دیدگاه افراد نسبت به سالمندی بیشتر شود. اما ما کجا درباره سالمندی یاد می گیریم؟ هیچ برنامه آموزشی مشخصی در مدارس در این زمینه در نظر گرفته نشده است، بنابراین به طور غیرمستقیم از زندگی و تعاملات و ارتباطاتمان با افراد سالمند و دیگران آن را می آموزیم. یکی از راههای مبارزه با سالمند ستیزی آموزش سالمندی است. یکی از راههای کاهش ترس از سالمندی می تواند ارائه واحدهای درسی چرخه زندگی باشد که بر اساس روش حل مسئله دایر شود که منجر به افزایش کیفیت زندگی افراد در هر مرحله از فرایند سالمندی می شود. چنانچه به کودکان و جوانترها بیاموزیم که سالمند شدن یک فرایند طبیعی از چرخه زندگی است، و آنها را به گونه ای پرورش دهیم که ارزش و اهمیت شرکت سالمندان در امور اجتماعی را درک کنند، دید کلیشه ای نسبت به سالمندی را در آنها از بین خواهیم برد. تا در نتیجه بهبود نگرش جامعه و ارایه دهندگان مراقبت، خدمات مطلوبتر و به دور از تبعیض برای سالمندان بخصوص در شرایط بحرانی نظیر حضور بیماریهای عالمگیر فراهم گردد.